دوستی داشتن
[تَ] (مص مرکب)دوست بودن محب و یار بودن محبت داشتن مودت و محبت داشتن (ناظم الاطباء): مشاخله؛ با کسی دوست خالص داشتن (منتهی الارب) تولی؛ دوستی داشتن با کسی (تاج المصادر بیهقی) خلال؛ دوستی داشتن با کسی (دهار ||) عشق داشتن || رفاقت نمودن || دوستی کردن عهد مودت بستن (ناظم الاطباء).