دورنگی داشتن
[دُ رَ تَ] (مص مرکب)دورنگ بودن دورنگ شدن به دورنگ متلون گشتن (یادداشت مؤلف) به دورنگ درآمدن || دورنگی و نفاق نمودن منافق و دورو بودن : چون شب و چون روز دورنگی مدار صورت رومی رخ زنگی مدارنظامی.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول