دواری
[دَ] (اِ) زری بوده است رایج از طلا که هر یک از آن به پنج شیانی خرج می شده و شیانی زری بوده از طلای ده هفت به وزن یک درهم (برهان) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء)( 1) در بیت ذیل معنی کلمه روشن نیست : زآنگونه که از جوشن خرپشته خدنگش بیرون نشود سوزن درزی ز دواری( 2)فرخی چون تو نه ام که خدمت کهتر کنی و مهتر از بهر دو شیانی وز بهر یک دواری - ( منوچهری ( 1) - مؤلف در فیشی یادداشت کرده است: گمان می کنم در معنی این کلمه فرهنگ نویسان اشتباه کرده باشند ( 2 ن ل: دراری و در این صورت شاهد ما نیست.