دندان زنی
[دَ زَ] (حامص مرکب) حالت و چگونگی دندان زن دندان زدن || عدوات و دشمنی و خصومت (ناظم الاطباء) برابری کردن (انجمن آرا) (از غیاث) (از آنندراج) : کسی که با تو به دندان زنی برون آید بود زمانه مر او را به قهر دندان کن سوزنی (از آنندراج) رجوع به مادهء دندان زدن شود.