دل نگران
[دِ نِ گَ] (ص مرکب) مضطرب پریشان حواس که ترسد و نداند چون شود از نیک و بد (یادداشت مرحوم دهخدا) چشم براه منتظر (ناظم الاطباء) مشوش سخت منتظر : کشتهء غمزهء خود را به زیارت دریاب زآنکه بیچاره همان دل نگرانست که بود حافظ || ملول اندوهگین (ناظم الاطباء).