دلعوس
[دِ عَ]( 1) (ع ص) زن دلیر خودرای نافرمان (منتهی الارب) زنی که بر کار خود دلیر و باجرأت باشد و بر اهل خود عاصی (از اقرب الموارد ||) شتر مادهء دلیر درشت خوگر سیر اول شب (منتهی الارب ||) ناقهء کهن سال توانا و دفزک فروهشته گوشت سست (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد ||) جمل دلعس؛ شتر ذلول و رام (از ذیل اقرب الموارد) (از تاج) دلعس رجوع به دلعس شود ( 1) - در معنی اول در اقرب الموارد بصورت دِلَعوس نیز ضبط شده است.