دقوس
[دُ] (ع مص) شتاب رفتن در شهرها (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد ||) رفتن (از منتهی الارب) رفتن و غایب شدن (از اقرب الموارد ||) فرورفتن میخ در زمین || حمله کردن پسِ دشمن || پر کردن چاه را (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) دَقس و رجوع به دقس شود.