دقاق
[دِ] (ع ص، اِ) جِ دقیق، به معنی باریک (غیاث) (ناظم الاطباء ||) جِ دقیقه || ریزه و تراشه (ناظم الاطباء) - دقاق العیدان؛ ریزه های چوب (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) و رجوع به دُقاق شود - دقاق الکندر؛ ریزه های کندر که از او متقشر گردد (از تحفهء حکیم مؤمن) (از مخزن الادویه ||) همم دقاق؛ همتهای فرومایه، گویند: لهم همم دقاق؛ أی خساس (از ذیل اقرب الموارد از تاج ||) نام معاء سیم از امعاء سته، و نام دیگر آن لفایف است (یادداشت مرحوم دهخدا) و رجوع به دقیق و امعاء و امعاء دقاق شود.