دفعهً
[دَ عَ تَنْ] (ع ق) ناگهان ناگاه یکباره مغافصهً از ناگاه از ناگهان بی خبر غفلهً بدون خبر (ناظم الاطباء) فوراً - دفعهً واحده؛ یک باره یک دفعه بیکبار بیکباره : پادشاه اسلام فرمود که امری که بتدریج مضرت آن چنین معظم گشته و عموم مردم بدان ( معتاد شده اند دفع آن دفعهً واحده نتوان کرد، بطریق تأنی میسر شود (تاریخ غازانی ص 274.