دفر
[دَ فَ] (ع مص) بدبو شدن طعام (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) تیز بوی و تیزگند شدن (المصادر زوزنی) بو گرفتن بدبو و عفن و متعفن و گنده شدن گندیدن (یادداشت مرحوم دهخدا ||) افتادن کرم در طعام و در گوشت || خوار و ذلیل شدن (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).