دعم
[دَ] (ع مص) فرانهادن ستون را، یا ستون کج شده را راست کردن (از منتهی الارب) ستون فا چیزی نهادن (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ستون نهادن چیزی را هنگام خم شدن، یا ستون نهادن چیزی را تا خم نشود (از اقرب الموارد ||) گرد آمدن با زن، یا سپوختن نره را در شرم زن، یا تمام انداختن آن را در آن (از منتهی الارب) آرمیدن با زن (از ذیل اقرب الموارد از لسان) ||کمک کردن و تقویت نمودن کسی را (از اقرب الموارد) پایندانی کردن (تاج المصادر بیهقی).