دعکه
[دَ کَ]( 1) (ع اِ) گروه شتران (منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد از لسان ||) باران که به یک بار آید (منتهی الارب) یک بار باران آمدن (از اقرب الموارد) دعقه و رجوع به دعقه شود || جانب و راه (منتهی الارب) جانب و جهت راه (از اقرب الموارد) 1) - در اقرب الموارد بضم اول ضبط شده است ).