دعبل
[دِ بِ] (ع اِ) بیضهء غوک || ناقهء توانا (منتهی الارب) (از اقرب الموارد ||) شارف و شتر مسن و سالخورده (از اقرب الموارد) « سارق » است که ظاهراً صاحب منتهی الارب آنرا « شارف » شتر بلند || دزد( 1) (منتهی الارب) ( 1) - یکی از معانی دعبل و دعبله خوانده و دزد معنی کرده است.