دست نهادن

معنی دست نهادن
[دَ نِ / نَ دَ] (مص مرکب)قرار دادن دست بر چیزی : خضر ارچه حاضر است نیارد نهاد دست بر خرقه های او که ز نور آفریده اندخاقانی همچنان داغ جدائی جگرم می سوزد مگرم دست چو مرهم بنهی بر دل ریش سعدی کنف الکیال کنفاً؛ دست نهاد بر سر پیمانه وقت پیمودن تا بگیرد گندم و جز آن (منتهی الارب) نحر؛ دست بر دست نهادن در نماز (دهار) - دست بر حرف کسی نهادن؛ نکته گرفتن بر سخن کسی بر سخن کسی توقف کردن به نشانهء عدم قبول : او فارغ از آن که مردمی هست یا بر حرفش کسی نهد دستنظامی - دست بر دیده نهادن؛ قبول کردن اظهار عبودیت و بندگی کردن : گفت صد خدمت کنم ای ذووداد در قبولش دست بر دیده نهادمولوی || لمس کردن مس کردن بسودن برمجیدن: دست ننهادن؛ نابسودن : وز زنانی که کسی دست بر ایشان ننهاد همه دوشیزه و همزاده بیک صورت شاب ناصرخسرو.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.