دستکاری

معنی دستکاری
[دَ] (حامص مرکب) عمل دستکار با دست کار کردن صنعت و کار دستی صنعت کاری (ناظم الاطباء) صنعت یدی صنعت : چو ده گانه ای ماند از آن زر بجای در آن دستکاری بیفشرد پاینظامی به کهپایه دارم یکی دسکره که بر دستکاریش باد آفرین نزاری قهستانی || کسب و حرفت و تجارت و پیشه || پیشه وری || تیزدستی || ظرافت (ناظم الاطباء ||) دست بردن در چیزی مرمت کردن : چون نیر اعظم سایه بر برج میزان افکَنْد و سپاه مهر و ماه در ضمن باغ و راغ دستکاری آغاز نهاد (تاج المآثر) و رجوع به ترکیب دستکاری کردن شود - دستکاری کردن؛ در مصنوعی یا کاردستی و یا نوشته ای دست بردن و بر آن افزودن یا از آن کاستن به قصد تخریب و غالباً به نیت بهتر ساختن یا دستکاری کردن استادی نقاشی شاگردی را آن است که بعد از اتمام کاری یا صنعتی تزیین و اصلاح آن نمایند تا هرکه در کنه آن دررود خرده در آن نتواند گرفت مث مندیل را بعد از بستن بر سر زانو گذارند و بیارایند (آنندراج) : باز میکارند بر طرف خیابانها چنار باغ را بهر قدومت دستکاری می کنند اشرف (از آنندراج ||) جراحی اِعمال حدید (یادداشت مرحوم دهخدا) عمل یدی عمل : دوم آنکه سبب استقصاء دستکاری باشد که اندر بریدن ظفره کرده باشند و از گوشت گوشهء چشم لختی با ظفره بریده باشد (ذخیرهء خوارزمشاهی) علاج این علت [ علت شرناق ]دستکاریست، و دستکاری آن از رنج و خطر خالی نیست از بهر آنک پوست پلک بباید شکافت اگر کمتر از مقدار شکافند مقصود حاصل نباشد و اگر زیادت شکافند بیم آن باشد که غضروف پلک شکافته شود علی بن عیسی الکحال اندر کتاب خویش گوید: ابن الخشاب را شرناقی عظیم پدید آمد و قوم و قرابات او دستوری ندادند دستکاری کردن (ذخیرهء خوارزمشاهی) مردی را حاجت افتاد که او را به دستکاری و آهن علاج کردند (ذخیرهء خوارزمشاهی) طریق علاج باسور دو است یکی دارو و یکی دستکاری و بریدن و تراشیدن (ذخیرهء خوارزمشاهی) اما علاج آنکه جراحت برو آید و رباطی کوتاه گردد دستکاری است و بریدن آن رباط (ذخیرهء خوارزمشاهی) دستکاری و داروهای قوی پس از آن باید کرد که استفراغ کرده باشند (ذخیرهء خوارزمشاهی) اما طریق دستکاری و بریدن و تراشیدن چنان باشد که (ذخیرهء خوارزمشاهی) علاج این علت [ علت رتقاء ] جز بآهن و به دستکاری نیست (ذخیرهء خوارزمشاهی) بومیمون قداح دعوی طبیبی و دستکاری داشتی (بیان الادیان)( 1) اگر در نابینایان گم گشته، درد طلب بینائی باقی باشد به تأیید ربانی باندک روزگار به دستکاری طریقت، سبل خودبینی از پیش چشم حقیقت بین ایشان برداشته شود (مرصاد العباد) ( 1) - مرحوم دهخدا در یادداشتی نوشته است: در نسخهء اصل (چ اقبال ص 37 ) بغلط رستگاری خوانده شده و بدان معنی درستبذی داده اند که غلط است و ما هم بغلط آنرا در صفحهء 885 چاپ قدیم همین لغت نامه و حاشیهء آن صفحه درستکاری آورده ایم (این توضیح و شمارهء صفحه مربوط به چ اول است).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.