دستان سرای
[دَ سَ] (نف مرکب)دستان سرا دستان سراینده نغمه سرا سرودخوان نغمه خوان : بهر شاخ کافور بر جای جای بسی مرغ دیدند دستان سرایاسدی بسی چشمه آب روان جای جای بهر گوشه مرغان دستان سرایاسدی تو گفتی دوصد بربط چنگ پای به یک رو شدستند دستان سرایاسدی که از پاسخ مرد دستان سرای فروماند سرگشته لختی بجاینظامی.