دست آختن
[دَ تَ] (مص مرکب) دست دراز کردن و حرکت دادن آن بطرف چیزی (آنندراج) کشیدن و بلند کردن دست به سوی چیزی : چو نتوان بر افلاک دست آختن ضروری است با گردشش ساختنسعدی - دست آختن به خون کسی؛ قاصد کشتن کسی شدن دست یازیدن بر کسی دست بلند کردن بر کسی به قصد کشتن او : که هر کو به خون کیان دست آخت زمانه جز از خاک جایش نساخت فردوسی چون از عدم درتاخته دیده فلک دست آخته انصاف پنهان ساخته ظلم آشکارا داشته خاقانی.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول