آسغدن
[سَ دَ] (مص) ساختن. آمادن. سیجیدن. بسیجیدن. || گرد آوردن. فراهم کردن. ریشهء این کلمه اگر ساختن باشد سین بفتح است و اگر سیجیدن باشد سین مکسور است، و تمیز آن برای من میسر نیست. رجوع به آسغده، بسغده، بسغدن و بسغدیدن شود.