آسریس
[سْ / سِ / سُ] (اِ مرکب) میدان :
نشانه نهادند در آسریس
سیاوش نکرد ایچ با کس مکیس.فردوسی.
|| رزمگاه. و اسپریس و اسفریس و اسپرس را نیز به معنی میدان گفته و همین بیت را مثال آورده اند. ظاهراً اسپریس و اسفریس درست باشد و آسریس مصحف است.
نشانه نهادند در آسریس
سیاوش نکرد ایچ با کس مکیس.فردوسی.
|| رزمگاه. و اسپریس و اسفریس و اسپرس را نیز به معنی میدان گفته و همین بیت را مثال آورده اند. ظاهراً اسپریس و اسفریس درست باشد و آسریس مصحف است.