در و دشت
[دَ رُ دَ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) (از: در به معنی دره + و + دشت به معنی هامون) مخفف دره و دشت : چو هر دو سپاه اندر آمد ز جای تو گفتی که دارد در و دشت پایفردوسی جهان چون بهشتی شد آراسته در و دشت یکسر پر از خواستهفردوسی درودشت شد پر ز گرد سوار پراکنده گشتند بر کوه و غارفردوسی نباید که ایمن شوی از کمین سپه باشد اندر در و دشت کینفردوسی بدین کین ببندند یکسر کمر در و دشت گردد پر از نیزه ورفردوسی با درودشت ساز خاقانی خانه و خوان ناسزا منگرخاقانی.