دروا
[دُرْ] (ص)( 1) دروای درست و تحقیق (برهان) (اوبهی) درست و راست و محقق (ناظم الاطباء) راست درست (یادداشت مرحوم دهخدا) درواخ دژواخ : یعقوب این فراست درواش( 2) دید گفتا بر پاکی مسیح چو تو محضری ندارم خاقانی || برپا سرپا (یادداشت مرحوم دهخدا (||) اِخ) نام سلاطین و بزرگان هندوستان (برهان) (از جهانگیری) ( 1) - مرحوم دهخدا در Directus فرانسه هست، هرچند در ریشه دُروا می نویسند از Droit یادداشتی نوشته اند: شباهت عجیبی مابین این کلمه و کلمهء لاتینی است ( 2) - ن ل: دورانش.