[دِ رَ خوا / خا] (نف مرکب)هزینه کنندهء درم که درم نگاه ندارد و بر هم نینبارد مقابل درم دوست و درم جوی : تا درم خوار و درم بخش بود مرد سخی تا درم جوی و درم دوست بود مرد لئیم فرخی.
ایران من
به امید روزی که هیچ شعری از جنگ نگوید.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.