درقه
نیست (از اقرب الموارد) ج، « عقب » [دَ رَ قَ] (ع اِ) درقه سپر (منتهی الارب ) جحفه که آن سپری است از پوست و آنرا چوب و و دریچه « خوخه » ( دَرَق، و أدراق، دِراق (منتهی الارب ) و رجوع به دَرَق و درقه شود || روزن نهر، معرب است (منتهی الارب ای در نهر (از اقرب الموارد) مَقْسَم میاه (یادداشت مرحوم دهخدا) ج، دَرَق (اقرب الموارد)، دَرَقات (یادداشت مرحوم دهخدا).