درز
[دَ] (ع اِ) ناز و نعمت دنیا و لذت آن (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد ||) درزالثوب؛ شکاف جامه که دوخته باشند، معرب (منتهی الارب ) ارتفاع و برآمدگی که در جامه پدید آید آنگاه که دو سوی آنرا برای دوختن جمع کنند، و آن معرب از فارسی است (از اقرب الموارد) ج، دُروز (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) فمما أخذوه [ أی العرب ] من الفارسیه دروزالثوب (سیوطی در المزهر) و رجوع به درز در معنی فارسی آن شود.