درب
[دَ رَ] (ع مص) خوگر شدن به چیزی (از منتهی الارب ) خوی کردن (تاج المصادر بیهقی) اعتیاد (از اقرب الموارد ||) حریص گشتن (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) دُربه و رجوع به دربه شود || حاذق و ماهر گردیدن شخص در کار خود (از ناظم الاطباء).