درای
[دَ] (نف) مخفف دراینده گوینده (یادداشت مرحوم دهخدا) - خیره درای؛ هرزه درای گزافه گوی رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود - ژاژدرای؛ یاوه گوی ژاژخای رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود - لک درای؛ بیهوده گوی هرزه درای رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود - هرزه درای؛ پوچ گوی هرزه گوی یاوه گوی : ز بس که می بگدازد تنم به غصه و درد بجان رسیدم ازین شاعران هرزه درای سپاهانی (از شرفنامهء منیری) رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود - یافه درای؛ هرزه گوی یاوه گوی رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود.