دخیل

معنی دخیل
[دَ] (ع ص، اِ) درآینده || آنکه در کار کسی مداخله کند آنکه در کار و محل کسی دخالت داشته باشد (غیاث) دخیله دُخلل آنکه در کار کسی دخالت کند || دخیل الرجل؛ نیت مرد و مذهب و دل و جمیع امور آن (از منتهی الارب ||) اندرون کار (دهار ||) حب دخیل؛ دوستی دلی (منتهی الارب ||) دوست ویژه (مهذب الاسماء) دوست خالص (مهذب الاسماء) دوست خاص (غیاث ||) هو دخیل فیهم؛ یعنی از غیر قوم است و داخل شده است در آنها (از منتهی الارب) آنکه در جماعتی نباشد و در آن درآمده باشد : دید اعرابی زنی او را دخیل گفت نک خفته ست زیر آن نخیلمولوی || مهمان: دخیلم؛ مهمانم منسوب به قومم و از آنان نیستم ازاین رو به من ترحم باید و هرچه خواهم تراست و بر تست که از مهمان دریغ نداری || آن کلمه که از زبان دیگر درآمده است کلمه ای که در زبانی درآمده باشد و از آن زبان نباشد هر کلمه که دخیل کرده شود در کلام عرب و از کلام عرب نباشد (منتهی الارب) معرب (نشوءاللغه ص 35 ||) اسبی که خاص به گیاه باشد (از منتهی الارب ||) من المفاصل ما دخل بعضها فی بعض (از منتهی الارب ||) محلل (در اسب دوانی ||) اسب کلج که از بنی ضبه است (منتهی الارب ||) در تداول زنان فارسی زبان الامان! امان! توسل (لغت محلی شوشتر نسخهء خطی) پناه می برم به تو! زنهار! گویند: دخیلم یا دخیلتم فلان کار را نکنی؛ یعنی به تو توسل می جویم که : از زنی مجلله در بغداد بر سر قبر ابی حنیفه شنیدم که خطاب به قبر می گفت: دخیل یا غریب بغداد! (یادداشت مولف).
اشتراک‌گذاری
ایران من

به امید روزی که هیچ شعری از جنگ نگوید.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.