دخل

معنی دخل
[دَ خَ] (ع اِ) دَخل تهمت || مفسده || فساد عقل و فساد جسم || مکر و فریب و بیوفایی || عیب حسب || بیماریی است|| درخت درهم پیچیده (منتهی الارب) درختان انبوه || قومی که منسوب کنند خود را بسوی کسانی که نیستند از آنها یقال: هم فی بنی فلان دخل؛ ای منتسبون معهم و لیسوا منهم (منتهی الارب) گروهی که خود را به طایفه ای نسبت کنند و از ایشان نباشند دخیل.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.