دباب
[دَبْ با] (ص) این کلمه مصنوعی هجاگویان فارسی است که به صیغهء وصف تفضیلی عرب کرده اند : دباب شوخ دیده سوی خفته شد روان تا کشک پخته کوبد در گوشتین جواز روحی ولوالجی خر کیمخت گاه کرده( 1) سبیل بر گروکان شب رود - ( دبابسوزنی بیهوش گشت و بر ره دباب خوش بخفت چون وقت زیر برزدن آمد بهوش کرد سوزنی رجوع به دَباب شود ( 1 ن ل: کاو کرد و بهرحال بیت معنی روشنی ندارد.