داری
[ری ی] (ع اِ) خداوند نعمت || کشتیبان (منتهی الارب ||) مرد ملازم خانه || مشکی که از دارین بحرین می آورند (|| ص) آگاه و مطلع واقف (ناظم الاطباء ||) بادرایت ج، دراه || عطار (اقرب الموارد) بوی فروش || منسوب به دارین است که در بحرین واقع و مرکز عطرفروشان بوده است.