دارو کردن
[کَ دَ] (مص مرکب) درمان کردن مرهم نهادن : گفت هر دارو که ایشان کرده اند آن عمارت نیست، ویران کرده اندمولوی مقبل امروز کند داروی درد دل ریش که پس از مرگ میسر نشود درمانش (غزلیات سعدی).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول