دائماً
[ءِ مَنْ] (ع ق) دائم همیشه پیوسته مدام (آنندراج) : و دائماً از آن زمان که توجه بخدمت ایشان کردم در خاطر من این بود که در بخارا اول بخدمت ایشان مشرف گردم (انیس الطالبین نسخهء خطی مؤلف ص 82 ) او بیان میکرد با ایشان فصیح دائماً ز افعال و اقوال مسیح مولوی.