خوش ادا
[خوَشْ / خُشْ اَ] (ص مرکب)خوش اطوار نیکواطوار خوش احوال (یادداشت مؤلف) شیرین حرکات : غمزه اش از من بفرض گر طلبد جان بقرض نیست نگویم که هست وام ستان خوش ادا آقا شاپوری (از آنندراج ||) خوش گوشت مقابل بدادا (یادداشت مؤلف).