خودرای

معنی خودرای
[خوَدْ / خُدْ] (ص مرکب)خودسر (ناظم الاطباء) مستبد مستبد برأی کله شق لجباز لجوج عنود یک پهلو یک دنده سرسخت (یادداشت بخط مؤلف) : دل خودرای مرا لاغرکانند مطیع من ندانم چه کنم با دل یا رب زنهارفرخی نکنند آنچه رأی و کام کسی است زآنکه خودکامگار و خودرایند مسعودسعد آن گل خودرای که خودروی بود از نفس باد سخنگوی بودنظامی تا چه گنه کردم که روزگارم بعقوبت آن در سلک ابلهی خودرای ناجنس خیره درای(گلستان ||) شوخ بذله گو || هواپرست شهوتران (ناظم الاطباء) : گنه کار و خودرای و شهوت پرست بغفلت شب و روز مخمور و مستسعدی || خام خیال بخیال خود (ناظم الاطباء).
اشتراک‌گذاری
ایران من

به امید روزی که هیچ شعری از جنگ نگوید.

قافیه‌یاب برای اندروید

 

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.