خواه
[خوا / خا] (اِ) آرزو مراد میل || عرض درخواست استدعاء || یا (ناظم الاطباء) چه اعم از آنکه (یادداشت بخط مؤلف) چون: خواه شب و خواه روز، خواه رومی خواه زنگی، خواه مرد خواه زن : خواه اسب وفا زین کن و زی مهر رهی تاز خوه تیغ جفا آخته کن کین رهی توز سوزنی هرکه را خلقش نکو نیکش شمر خواه از نسل علی خواه از عمرمولوی آب خواه از جو بجو خواه از سبو کاین سبو را هم مدد باشد ز جومولوی من آنچه شرط بلاغست با تو می گویم تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال سعدی.