خوانچه

معنی خوانچه
[خوا / خا چَ / چِ] (اِ مصغر)خوان کوچک سفرهء کوچک (ناظم الاطباء ||) طبق چوبی است اعم از آنکه مدور باشد و در آن غله را از خاشاک پاک سازند یا طولانی پایه که در آن بزرگان طعام چاشت را گذارند و خورند اولی را خوانچهء طبقی و دومی را خوانچهء دیوانی گویند (لغت محلی شوشتر نسخهء خطی) خوان طبق مانندی مربع مستطیل که از چوب و یا فلز سازند (ناظم الاطباء) میز کوتاه پایه که در آن ظروف شیرینی و جهیز عروسی و غیره نهند (یادداشت بخط مؤلف) : بسفر سفره گزین خوانچه مخواه مرد خوان باش غم خانه مخورخاقانی زین دو نان فلک از خوانچه دو نان بینند تا نبینم که دهان از پی خور بگشایند خاقانی و ترتیبه ان یؤتی بمائده نحاس یسمونها خونجه و یحمل علیها طبق نحاس (از سفرنامهء ابن بطوطه) بنیاد عقل برفکند خوانچهء صبوح عقل است هیچ هیچ مگو تا برافکند خاقانی - خوانچهء خورشید؛ طبق خورشید قرص خورشید : خوانشان خوانچهء خورشید سزد که بهمت همه عیسی هنرندخاقانی - خوانچهء دنیا؛ طبق جهان کنایه از دنیاست : خاصگان بر سر خوان کرمش دم نزنند زآن اَباها که بر این خوانچهء دنیا بینند خاقانی چرب و شیرین خوانچهء دنیا بمگس راندنش نمی ارزدخاقانی - خوانچهء زر؛ آفتاب (ناظم الاطباء) (برهان قاطع) : تا خوانچهء زر دیدی بر چرخ سیه کاسه بی خوانچه سپید آید میخواره بصبح اندر خاقانی منتظری که از فلک خوانچهء زر برآیدت خوانچه کن و چمانه کش خوانچهء زر چه میبری؟ خاقانی چون روز رسد که روزن چشم زآن خوانچهء زرفشان برافروزخاقانی شاهد روز از نهان آمد برون خوانچهء زر زآسمان آمد برونخاقانی - خوانچهء زرین؛ کنایه از آفتاب عالم تاب (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) خوانچهء زر : وگر چون عیسی از خورشید سازم خوانچهء زرین پر طاوس فردوسی کند بر خوان مگس رانی خاقانی - خوانچهء سپهر؛ کنایه از آفتاب عالمتاب و خورشید انور است (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) - خوانچهء فلک؛ کنایه از خورشید انور است (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) - خوانچه کردن؛ خوان پهن کردن بساط آراستن : خوانچه کن باده کش چو خاقانی یاد شه گیر در صفای صبوحخاقانی رو فلک خوانچه کن ز همت می زَاختران خواه نز خم خمارخاقانی خوانچه کن سنت مغان می را وز بلورین رکاب می بگسارخاقانی سیم کش بحر کش ز کشتی زر خوان مکن خوانچه کن مسلم صبحخاقانی زآن میی کآتش زند در خوانچهء زنبور چرخ خوانچه کرده وآب حیوان در میان انگیخته خاقانی - خوانچهء گردون؛ کنایه از فلک است : ای خوانچهء گردون که نوالت همه زهر است نانت ز چه شیرین و تو چون تلخ ابایی؟ خاقانی.
اشتراک‌گذاری
ایران من

به امید روزی که هیچ شعری از جنگ نگوید.

قافیه‌یاب برای اندروید

 

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.