خوارج
[خَ رِ] (ع اِ) جِ خارجه || خارجی (یادداشت مؤلف) خارجیها( 1 ||) خوارج المال؛ کنیز ماده اسب ماده خر (منتهی الارب) معنی کرده است « ظاهر شد نجابت وی و متوجه شد به ابرام امور » آورده و آن را « خرجت خوارجه » 1) - ناظم الاطباء عبارت ).