خواب و خورد
[خوا / خا بُ خُ خوَرْ / خُرْ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) خواب و خوراک خواب و خور (یادداشت بخط مؤلف) : سکندر بپرسید از خواب و خورد از آسایش و گرد روز نبردفردوسی نبود و ندانست کس خواب و خورد مگر دیو جوید از ایشان نبردفردوسی بر خواب و خورد فتنه شده ستند خرس وار تا چند گه چنو بخورند و فرومرند ناصرخسرو ای بر سر دوراه نشسته در این رباط از خواب و خورد بیهده تا کی کنی کلام ناصرخسرو.