خواب گذاردن
[خوا / خا گُ دَ](مص مرکب) حکایت خواب خود کردن (یادداشت بخط مؤلف) رجوع به خواب گزاردن شود : ای فرخی این قصه و این حال چه چیز است پیش ملک شرق همی خواب گذاری فرخی || تعبیر خواب کردن (یادداشت مؤلف) (از دهار) رجوع به خواب گزار شود.