خنیا
هم « نون » حطی بر « یای » [خُ] (اِ) سرود و ساز و نغمه باشد چه خنیاگر خواننده و سازنده و سرودگوی را گویند و به این معنی بتقدیم آمده است (برهان قاطع) سرود ساز نغمه آهنگ ترانه (ناظم الاطباء) موسیقی (یادداشت بخط مؤلف)( 1) رامش بود اعنی سرود و بدین سبب سرودگوی را خنیاگر گویند (صحاح الفرس) : ز رامش جهان بانگ خنیا گرفتاسدی ( 1) - در حاشیهء برهان خوش نوا ](خوش آهنگ = « زالمان 1:98 » ( از: هو (نیک) + نواک (نوا ] « اونوالا 205 » hunivak قاطع چ معین آمده است: پهلوی « یاء » رک: خنیاگر مرحوم دهخدا نوشته اند که گاهگاه « لغت فرس 8 » « نوا، یکی: نوای خنیاگران است » : موسیقی) اسدی گوید می آید همانطور که صاحب برهان متذکر شده است « نون » قبل از.