خمود

معنی خمود
[خُ] (ع مص) خمد (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) رجوع به خمد شود فرونشستن آتش (ترجمان علامه جرجانی) - خمود تب؛ سرد شدن و سکونت آن (یادداشت بخط مؤلف) - خمود نار؛ بمردن آتش (یادداشت بخط مؤلف||) طرف تفریط عفت است و آن سکونت از حرکت در طلب لذات ضروری است که شرع و عقل در اقدام بر آن رخصت داده باشد از روی نثار نه از روی نقصان خلقت (نفایس الفنون فی عرائس العیون (||) اِمص) پژمردگی کاهلی (یادداشت بخط مؤلف) : زین حوالت رغبت افزا در سجود کاهلی و جبر مفرست و خمودمولوی خمود [خَمْ مو] (ع اِ) جائی که آتش در آن خوابانند (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.