خلیل
[خَ] (اِخ) لقب حضرت ابراهیم پیغمبر است و او را خلیل الرحمن و خلیل الله نیز می گویند : در امان ایزدی از غرق و حرق روزگار همچو در آتش خلیل و همچو در دریا حکیم سوزنی ملوک شرق و سلاطین چین بدو نازند چو از خلیل و صهیب اهل شام و اهل حجاز سوزنی کمان گروههء گبران ندارد آن مهره که چار مرغ خلیل اندرآورد ز هواخاقانی حق کرد خلیل را اشارت تا کرد بنا بسان کعبهخاقانی خلیل از خیلتاشان سپاهش کلیم از چاوشان بارگاهشنظامی گلستان کند آتشی بر خلیل گروهی به آتش برد زآب نیلسعدی دگر بروی کسم دیده باز می نشود خلیل من همه بتهای آذری بشکست سعدی بتولای تو در آتش محنت چو خلیل گوییا در چمن لاله و ریحان بودمسعدی مرا چون خلیل آتشی در دلست که پنداری این شعله بر من گلستسعدی یا رب این آتش که بر جان منست سرد کن زآنسان که کردی بر خلیلحافظ - خلیل الرحمن؛ نام حضرت ابراهیم پیغمبر - خلیل الله؛ نام حضرت ابراهیم پیغمبر.