خلف

معنی خلف
[خُ] (ع اِمص) دروغ خلاف - برهان خلف؛ اثبات مطلوب به ابطال نقیض آن قیاس خُلف (از کشاف اصطلاحات الفنون) - خلف عهد؛ پیمان شکنی (یادداشت بخط مؤلف) - خلف عهد کردن؛ پیمان شکستن (یادداشت بخط مؤلف) - خلف قول؛ خلاف قول و پیمان خلف عهد (یادداشت بخط مؤلف) - خلف قول کردن؛ پیمان و قول و قرار شکستن (یادداشت بخط مؤلف) - خلف وعده؛ عدم وفای وعده (یادداشت بخط مؤلف) - خلف وعده کردن؛ بوعده وفا نکردن (یادداشت بخط مؤلف) - دلیل خلف؛ برهان خلف (یادداشت بخط مؤلف) - قیاس خلف؛ برهان خُلف (المنجد) - هذا خلف؛ این برخلاف آنچه است که از پیش مسلم کردیم (یادداشت بخط مؤلف ||) جِ خلیف (از منتهی الارب) (از تاج العروس).
اشتراک‌گذاری
ایران من

به امید روزی که هیچ شعری از جنگ نگوید.

قافیه‌یاب برای اندروید

 

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.