خلج

معنی خلج
[خَ] (ع مص) کشیدن چیزی و بیرون کردن آن || جنبانیدن || با چشم کسی را اشاره کردن یقال: خلجه بعینه || مشغول کردن سرگرم کردن منه: خلجته امور الدنیا؛ مشغول کرد امور دنیا او را || نیزه زدن || از شیر بازکردن کودک یا بچهء ناقه را (از منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد ||) خلانیدن (از منتهی الارب).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.