خرچه
[خَ چَ / چِ] (اِ) حاشیه (از ناظم الاطباء ||) مخارجی که در ادعای چیزی خرج کنند (از ناظم الاطباء (||) اِ مصغر) خر کوچک تو دیگر » : کره خر (یادداشت بخط مولف ||) بکودکی که نادانی و بی رسمی خود را سبب کودکی خود گوید به شماتت گویند و مقصود از خرچه بزرگ و بحد بلوغ رسیده است (یادداشت بخط مؤلف) ،« حالا بچه نیستی خرچه ای.