آزرم جو

معنی آزرم جو
[زَ] (نف مرکب) آزرم جوی. دادور. بانصفت. باتقوی و فضیلت طلب. پاسدار خاطرها. عفیف. عفاف خواه. آبروخواه. حرمت دارنده :
زمانی همی داشت بر خاک روی
بدو داد دل شاه آزرمجوی.فردوسی.
زبان راستگوی و دل آزرمجوی
همیشه جهان را بدو آبروی.فردوسی.
چو کافور گرد گل سرخ موی
زبان گرم گوی و دل آزرمجوی.فردوسی.
بفرمود پس شاه آزرمجوی [ کیخسرو ]
که آرند گستهم را پیش اوی
چنان بد ز بس خستگی گستهَم
که گفتی همی برنیایدْش دم.فردوسی.
کسی کو ترا نیست آزرمجوی
چه جوئی چه خواهی از او آبروی؟
فردوسی.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.