خبیص
[خَ] (ع اِ) افروشه و آن حلوایی است از خرما و روغن (از منتهی الارب) (متن اللغه) (معجم الوسیط) (تاج العروس) (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء) حلواء سفید حلواء خانگی ء افروشه (از مقدمه الادب زمخشری) نام حلوایی است که از آرد و روغن کنجد و عسل و یا شکر کنند (یادداشت بخط مؤلف) ابورزین رجوع به ابورزین شود خبیص بپارسی آنرا افروشه گویند با معده بهتر از فالوذج باشد بسبب آنکه لزوجت او کمتر بود (ذخیرهء خوارزمشاهی) لقمه اندازه خور ای مرد حریص گرچه باشد لقمه حلوا و خبیص(مثنوی) پس بگفتندش که تو ابله حریص ای عجب خوردی ز حلوای خبیص(مثنوی).