خبرگیر

معنی خبرگیر
[خَ بَ] (نف مرکب، اِ مرکب)مستفسر (از آنندراج) آنکه از مطلبی کسب و استفسار خبر کند : سخن این است که ما بی تو نخواهیم حیات بشنو ای پیک خبرگیر و سخن بازرسان حافظ || جاسوس (از آنندراج) : منذر نعمان پسر خویش را با ده هزار سوار عرب بفرستاد و بفرمود که بمداین رو تا آن شهر که کسری ملک عجم آنجاست فرود آی و خبرگیران بفرست اگر پیش تو نیایند تو پیش مرو و اگر بیرون آیند و جنگ کنند با ایشان جنگ کن (ترجمهء طبری بلعمی) - به خبرگیری رفتن؛ جاسوسی بخبرگیر » کردن : و جاسوسان به خبرگیر رفته( 1) بودند و باز آمدند (جهانگشای جوینی) ( 1) - مصدر مرکب صحیح این کلمه قابل اسناد به خبرگیر باشد و سرانجام بتوان از « رفتن » در اینجا بخبر لازم است تا فعل « باء » است و اضافت « بخبرگیری رفتن » یا « رفتن آن مصدر مرکب ساخت.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.