خالد
[لِ] (اِخ) ابن یزید عمری وی گفت: از وهیب بن الورد شنیدم که میگفت: عمر بن عبدالعزیز به این ابیات تمثل می جست: یری مستکینا و هو للهو ماقت به عن حدیث القوم ماهو شاغله و ازعجه علم عن الجهل کله و ما عالم شیئا کمن هو جاهله عبوس عن الجهال حین یراهم فلیس له منهم خدین یهاز له تذکر مایبقی من العیش آجلا فأشغله عن عاجل العیش آجله (از سیرهء عمر بن ( عبدالعزیز ص 233.