حق

معنی حق
[حِق ق] (ع اِمص) حقه. پانهادگی شتربچه در سال چهارم. در سال چهارم درآمدن اشتر بچه. || (اِ) اشتر بچهء سه ساله در سال چهارم درآمده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (صبح الاعشی ج2 ص34). شتر نر سه ساله. || ناقه ای که دندانهایش افتاده باشد از پیری. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). || چون ناقهء گشن یافته از یک سال تجاوز کند و نزاید گویند جازت الحِقّ و گویند : اتت الناقه علی حِقّها؛ اَی الوقت الذی ضربت فیه عام اول. ج، حِقَق، حِقاق، حُقُق. جج، حقایق. (منتهی الارب). || گاو دوساله.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.